Sunday, February 14, 2010

استانبول ؛ خاطرات یک شهر



     از همان روزهای آغازین که ایران را ترک کردم و وارد استانبول شدم ؛ این شهر زیبا چنان شیفته ام کرد که هنوز هم گاه گداری دلم برایش تنگ می شود.تنها شهری است که فکر می کنم به اندازه ی زادگاه خودم دوستش دارم.بعدها کتاب « استانبول ؛ خاطرات یک شهر » را خریدم و با چه مصیبتی ترجمه ی انگلیسی ش را خواندم...! اورهان پاموک در کتابش زیبایی این شهر را صد چندان کرده است.

     دیروز که در خیابان قدم می زدم و در دلم به هوای دیوانه ی اینجا بد و بیراه می گفتم دوباره یاد استانبول افتادم.نمی دانم چه موقعی دوباره می توانم به استانبول بروم اما فکر کردم در اولین فرصت این کتاب را دوباره بخوانم تا آبی باشد بر این اشتیاق عطشناک.

    

No comments: